قبره قطب الدین شهر دمشق است زیرا قطب الدین سالیان اواخر عمر خویش را در این شهر به سر برده و همان‌جا در گذشته‌است.

زندگانی[ویرایش]

قطب الدین در دوران حکومت ایلخانان می‌زیست. دو وزیر بزرگ ایلخانان مغول در این دوران خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی و پسرش غیاث الدین بودند. خواجه رشید الدین به دانشمندان احترام بسیار می‌گذاشت و برای آنان ارزشی والا قایل بود به همین علت نامه‌ای را به فرزند خود، امیر علی، حاکم بغداد فرستاد و در آن نامه خواجه رشید الدین، مولانا قطب الدین رازی خود می‌داند و در آن از پسرش می‌خواهد هزار دینار پول نقد و یک پوستین سنجاب و مرکوبی همراه زین در اختیار او بگذارد. بعد از خواجه رشید الدین پسرش خواجه غیاث الدین به وزارت رسید و مانند پدرش به دانشمندان احترام فراوان می‌گذاشت.

استادان[ویرایش]  خرید کتاب

قطب الدین شاگرد قطب شیرازی و علامه حلی و شمس الدین اصفهانی بوده‌است. علامه حلی به وی اجازه روایت کتبی را که پیش او قرائت کرده داد.[۱]

آثار[ویرایش]

از آثار قطب الدین می‌توان به شرح شمسیه، المحاکمات بین شرحی الاشارات، لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار، بحر الاصداف، تحفة الاشراف، رسالة فی تحقیق الکلیات، لطائف الاسرار، شرح الاشارات، شرح الحاوی الصغیر فی الفروغ، شرح حکمة الاشراق، شرح بر قوائد الاحکام، تقسیم العلم و … می‌توان اشاره کرد.

آراء منطقی[ویرایش]

  1. از نظر او کلی طبیعی به وجود افرادش در خارج موجود است.[۲]
  2. قطب رازی رسم تام را از جمیع ماعدا تمییز تام می‌دهد و رسم ناقص را از بعضی از ماعدا تمییز می‌دهد
  3. او به تبع استادانش علامه حلی و قطب شیرازی، متأخران را در تقسیم حملیه محصوره به حقیقیه و خارجیه به نقد می‌کشد.[۴]
  4. او نیز عکس نقیض به روش قدما را می‌پذیرد و عکس نقیض به روش متأخران را لازم عکس نقیض قدما قلمداد می‌کند.[۵]
  5. وی موجبه سالبه را می‌پذیرد و برای آن تفسیر بدیعی ارائه می‌دهد.[۶][۷]
  6. قطب رازی در دفع شبهه دور در شکل اول - علم به نتیجه موقوف به علم به کبراست و علم به کبرا نیز موقوف به علم به نتیجه است - ظاهراً راه بدیعی پیموده‌است.[۸]

پانویس