خرید رمان عارفانه

مراجع تقلید آیات مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، شبیری زنجانی، جعفر سبحانی، نوری همدانی و جوادی آملی طی بیانیه‌ای مشترک توصیه‌هایی برای ملت شریف ایران در شرایط حساس این روزهای جهان صادر کردند.

به گزارش مشرق، مراجع تقلید آیات ناصر مکارم شیرازی، لطف الله صافی گلپایگانی، موسی شبیری زنجانی، جعفر سبحانی، حسین نوری همدانی و عبدالله جوادی آملی طی بیانیه‌ای مشترک توصیه‌هایی برای ملت شریف ایران در شرایط حساس این روزهای جهان صادر کردند.

متن بیانیه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

«یا محوّل الحول والأحوال، حوّل حالنا الی أحسن الحال»

برادران و خواهران ایمانی، هموطنان عزیز!

این روزها جهان بشریت مبتلا به یک بیماری فراگیر و مسری شده که چرخۀ حیات و زندگی را فلج نموده و جان انسان‌ها را تهدید می‌کند، در این شرایط ویژه ما ضمن توصیۀ همگان به رعایت کامل توصیه‌های پزشکی، نکات ذیل را برای رفع بلا و مصیبت از کشور عزیزمان و سایر بلاد اسلامی سفارش می‌کنیم:

۱. توبه و استغاثۀ همگان به درگاه الهی از گناهان گذشته و طلب عفو و بخشش.

۲. خواندن برخی از ادعیه و سوره‌های قرآنی سفارش شده (از جمله دعای «یا من تحلّ»، دعای سلامتی امام زمان (عج) و همچنین تلاوت مکرر سورۀ فیل و ...).

بهتر است این مناجات در یک ساعت خاص همچون شب جمعۀ آخر سال شمسی و بعد از نماز عشاء و به صورت همگانی و سراسری انجام شود، تا إن شاءالله دریای رحمت الهی به خروش آید و دعاها سریع‌تر به اجابت رسد.

۳. انجام قربانی در همۀ شهرها و روستاها به نیت سلامتی امام زمان (عج) و سلامتی همۀ مسلمانان، ضمناً لازم است همۀ خانواده‌ها در هزینۀ این قربانی ولو به مقدار بسیار جزئی مشارکت نمایند و کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) متکفل انجام و تقسیم آن میان مستمندان شود.

امیدواریم رسانه‌های گروهی نیز در اطلاع رسانی و بسیج عمومی سهیم شوند و این توصیه‌ها به نحو احسن اجرا گردد.

اجرکم علی الله

والسلام علیکم و رحمة الله
۲۷/۱۲/۹۸

منبع : مشرق نیوز

خرید کتاب

منبع : میزان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

خرید کتاب سریع

 

 

آیا اتفاقی است که همزمان با انتشار ویدیوی تند و سرشار از اتهام‌زنی به نظام به سبک پیام‌های روسای گروه‌های تکفیری از سوی یکی از سران اهل تسنن، عوامل میدانی فرقه‌ی شیعه لندنی نیز فعال شده‌اند؟

سرویس سیاست مشرق - در پی تعطیلی موقت حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها در قم و حرم مطهر حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) در مشهد به منظور پیشگیری از ابتلای عموم زائران به بیماری کرونا، عصر روز دوشنبه(26 اسفند) برخی افراد هنجارشکن با سوء استفاده از احساسات دینی و عواطف مذهبی برخی مردم، در حرکتی ظاهرا هماهنگ با تجمع روبروی درهای ورودی حرم مطهر حضرت معصومه(س) در قم و حرم شریف رضوی در مشهد مقدس  اقدام به نقض قوانین کردند و با برخی رفتارهای خلاف عرف و غیرقانونی درب های ورودی حرم مطهر کریمه اهل بیت(س) را تخریب و تلاش کردند وارد حرم مطهر شوند و در حرم شریف رضوی هم با تجمعاتی شروع به اظهارات تند و بعضا هتاکانه نمودند.

تا همین‌جای کار، اخبار و گزارش‌های میدانی از شعارها و اقدامات صورت‌گرفته توسط این افراد و همچنین اعترافات برخی از لیدرهای این حرکات، نشان از نقش طرفداران فرقه «شیرازی‌ها» یا همان «شیعه انگلیسی» دارد.

این افراد همان‌هایی هستند که در زمان اوج گرفتن پروژه‌ی «قم-هراسی» و ترور رسانه‌ای قم و روحانیون از خارج و داخل، با انتشار فیلمی از حرکت زشت و زننده‌ی لیسیدن ضریح، لقمه‌های چربی در دامن رسانه‌های وابسته به دشمن گذاشتند و امروز بخشی از اعترافات ایشان منتشر شده که قبل از لیسیدن آن بخش از ضریح، آن را با الکل ضدعفونی کرده بودند!

بسیاری از ما شیعیان، این تجربه را داشته‌ایم که وقتی در کودکی و نوجوانی، داستان‌ها و روایت‌های مربوط به تاریخ صدر اسلام را می خواندیم در درک مفهومی به نام «خوارج» با یک علامت سوال ذهنی بزرگ مواجه می شدیم که چطور حافظان قرآنی بوده‌اند که به روی «امام» شمشیر کشیدند؟ یا این که چطور کسانی حرف امیرالمونین(ع) را که ولی خداوند متعال روی زمین بود، به گوش نگرفتند و قرآن روی پوست را بر قرآن ناطق ترجیح دادند.

شاید تقدیر الهی این باشد که این‌روزها، در تداوم و توالی رویدادهای سخت، مومنین به عینه اموری را لمس کنند که زمانی نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه هدی(سلام‌الله علیهم اجمعین) و یاران ایشان با آن مواجه بودند و خون‌دل ها خوردند و رنج‌ها کشیدند.

وابستگان این فرقه درست در مقطع شروع آن پروژه، یک پاس کل اساسی به مثلث شوم ایران-اینترنشنال، بی بی سی فارسی و «من و تو» دادند و امروز که به واسطه‌ی انتشار صدها و هزاران فیلم از غارت فروشگاه‌ها توسط غربی‌های «متمدن» و همچنین اظهارات و مواضع ابلهانه امثال دانلد ترامپ و بوریس جانسون در برابر شیوع ویروس کرونا در کشورهایشان، رسانه‌های لندنی پاتک سختی خورده‌ بودند، باز اعضای همین فرقه که دستور از همان لندن می گیرند، به یاری بازوهای ترور رسانه‌ای مردم ایران در لندن آمده‌اند تا مبادا شعله‌های آتش روحانیت-ستیزی و دین-ستیزی خاموش شود.

برای شناختن ماهیت و وابستگی این فرقه شوم، که دقیقا در یک همکاری و تقارن با افراطیون اهل تسنن، در حال افزایش تحرکات ایذایی خود علیه نظام و کشور هستند، شاید فقط یادآوری چند مصداق کفایت کند.

در ماه اکتبر سال ۲۰۱۷، موضوع حمایت جنبش صهیونیستی «تبلیغ اسرائیل» از ساخت یک مسجد و حسینیه در گولدرز گرین (golders green ) لندن در رسانه‌های بریتانیا بسیار برجسته شد.

چند ماه قبل‌تر، یهودیان محله گولدرز گرین لندن با جمع آوری امضا مخالفت خود را با ساخت یک حسینیه (الرسول الاعظم) در این منطقه اعلام کرده بودند. اما اعضای "جنبش تبلیغ اسرائیل " که یک حرکت صهیونیستی است ضمن بازدید از این مرکز، به یهودیان اطمینان داده اند که این حسینیه به هیچ وجه تهدیدی برای آنها نیست.

جوزف کوهن رئیس و بنیانگذار این جنبش که شخصا از حسینیه بازدید کرد، گفت که صهیونیست ها پس از آنکه اطمینان پیدا کردند این مرکز مانند ایران نیست، هوادار تشیع خمینی نیست و وابسته به تشیع شیرازی است، از ساخته شدن آن حمایت می کند. کوهن به ۶۰۰۰ یهودی مخالف ساخت حسینیه گفت:

"این مکان متعلق به آیت الله خمینی نیست، متعلق به آیت الله شیرازی است، بنابراین ارتباطی با روز قدس ندارد، افرادی که با آنها دیدار کردیم بسیار مهربان و خونگرم بودند و از ما استقبال کردند. "

بازدید نمایندگان صهیونیست‌ها از «حسینیه» فرقه شیرازی‌ها در لندن

وقتی «حسینیه الرسول الاعظم»، با هزینه کلان و در یک ساختمان بزرگ و مجهز و مجلل در قلب محله یهودی‌نشین لندن افتتاح می گردد و با وجود اعتراض شدید ساکنان یهودی، از سوی رهبران جامعه یهودی، و در واقع از تل‌آویو، چراغ سبز نشان داده می شود، خود به خوبی و بدون نیاز به موشکافی زیاد، برنامه مشترک انگلستان-اسراییل-سعودی را برای بهره‌برداری‌های بعدی از این فرقه روشن می سازد.

نکته بسیار جالب این که قرار است طبق وعده یاسر الحبیب(داماد سید مجتبی شیرازی، برادر سید صادق شیرازی) و سایر چهره‌های رسانه‌ای جریان شیرازی در لندن، در این «حسینیه» همه نوع عزاداری مورد نظر این فرقه، از جمله قمه‌زنی، راه رفتن روی زغال گداخته، راه رفتن روی خار، زدن زنجیر گل‌میخ دار بر بدن برهنه و انواع شیوه‌های به واقع مازوخیستی و من‌درآوردی این فرقه برای عزاداری صورت بگیرد!

علی‌رغم شکل گیری یک کمپین اعتراضی از سوی شماری از یهودیان لندن با نام «همه با هم گلدرز گرین» ، علیه ساخت مسجد و حسینیه در محله یهودی، بسیاری از چهره‌های شاخص جامعه یهودی لندن از ساخت این مرکز حمایت کردند. حاخام مارک گلدسمیت، حاخام کنیسه اصلی محله گلدرز گرین، مارکوس دیش (Markus Disch)، دبیر سیاسی روزنامه یهودی «جوییش کرونیکل»، جی استول، یک مشاور پارلمانی شناخته شده در بریتانیا، لارا مارکس، رییس «صندوق روز بزرگداشت هالوکاست»، که همگی از حامیان افراطی اسراییل در انگلستان محسوب می شوند، در دفاع از ساخت این مرکز مصاحبه‌های زیادی انجام دادند و مطالب زیادی نوشتند.

آیت‌الله محسن اراکی، دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی، که مطالعات دقیقی روی جریان شیرازی و انحرافات آن دارند، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری مهر(۹ شهریور ۹۴) گفت:

" من وقتی در انگلیس بودم گزارشی به من رسید که این‌ها توانسته‌اند از بسیاری جوان‌های شیعه و سنی برای کارهای جاسوسی خود سربازگیری کنند. من آن روزها وقتی به دانشگاه‌ها سر می‌زدم و کار دانشگاهی داشتم، می‌دیدیم که حتی در مساجد دانشگاه‌ها تشکیلاتی وجود دارد که به نوعی از سوی دولت حمایت می‌شوند. منظور این است که چون انگلیسی‌ها سابقه زیادی در نفوذ و حضور در کشورها و ملت های شرقی داشته‌اند از تجربه زیادی در این عرصه برخوردار هستند؛ لذا اساس برنامه‌ریزی در این زمینه را انگلیسی‌ها انجام می‌دهند و منظور از تشیع انگلیسی هم همین است؛ یعنی تشیعی که با برنامه‌ریزی، مدیریت انگلیس‌ها و دستگاه های جاسوسی بوجود آمده و حمایت مالی و تبلیغاتی می‌شود. منظور از تشیع انگلیسی این نیست که شیعیانی هستند که در انگلیس سکونت دارند، اتفاقا شیعیان بسیار خوبی در انگلیس هستند که وقتی می‌بییند عده ای به وسیله سیاستمداران انگلیسی حمایت می شوند رنج می‌کشند. "

برای این که معلوم شود چگونه انگلیس خبیث(با سابقه چند صد ساله در تفرقه‌افکنی در میان مسلمین) و سران جامعه یهودی این کشور، با تاسیس مراکز و رسانه‌های متعدد این جریان و مناسک خشن و ضدعقلانی آن‌ها در ملأ عام در انگلستان مشکلی ندارند و از آن حمایت می کنند، شاید بد نباشد یکی از اظهارات همین یاسرالحبیب را مرور کنیم. او یک بار روی آنتن زنده شبکه خود، به صراحت و سادگی ساز و کار شبکه فدک و شبکه‌های شبیه به آن را که از مرکز لندن روی آنتن می روند، شرح داد:

" به یاد می‌آورم که چه تعداد از برادران اردنی و فلسطینی که از طریق ایمیل در طی این سال‌ها به من پیام می فرستادند که این‌جا وضعیت مالی سخت است و ما به مهاجرت فکر می کنیم. شما چه‌طور توانستید به انگلیس بروید و ما می خواهیم مهاجرت کنیم. چه‌طور ممکن است به انگلیس بیاییم. الحمدلله الان راه حل این مساله پیدا شده است. اگر به عایشه فحش بدهید، شما را به انگلیس می‌آورند و پناهندگی و در هفته ۷۵۰ پوند و یک آپارتمان رو به روی هاید پارک(مرکز لندن) به شما می دهند. "

شیعه انگلیسی حتی اجازه دارد که در قلب لندن، دار و دسته شبه نظامی راه بیاندازد!

به واسطه‌ی همین حمایت‌های آشکار و نهان دولت خبیث بریتانیاست که هم یاسرالحبیب  و هم دیگر نوچه‌ی رسانه‌ای او در لندن، مهنّد الشویلی، در شبکه فدک در چند نوبت مدعی شدند که الیزابت، ملکه انگلیس، از سادات و از اعقاب هل بیت(ع) است!

در اکتبر ۲۰۱۰، یک کارشناس امنیتی، جفری هالورسون (Jeffry Halverson) استادیار گروه فلسفه و مطالعات مذهبی در دانشگاه کارولاینای جنوبی، مقاله‌ای با عنوان "یک ضد روایت برای حکومت ایران" منتشر کرد که حائز نکات مهمی درباره ذهنیت سناریونویسان نظام سلطه برای نفوذ فرهنگی به درون حوزه‌ها بود.

جفری هالورسن

هالورسون در این مقاله عنوان می‌کند که" برای موفقیت در برابر حکومت ایران باید روایت کربلا را برای نظام ایران به یک ضد روایت تبدیل کنیم. بدین صورت که "تمامی امکانات خویش را برای یزید معرفی کردن حکومت ایران مورد استفاده قرار دهیم. "

هالورسون معتقد است "جریان شیرازی" به عنوان بهترین کاراکتر برای ایفا نمودن نقش طرفداران امام حسین و مقابله با یزید ساختگی وی یعنی نظام جمهوری اسلامی می‌تواند ایفا کند. این اندیشمند امنیتی برای اثبات مناسب بودن این نقش برای جریان شیرازی، دلایل متعددی را عنوان می‌کند از جمله:

سید بودن رهبر این جریان

اهل کربلا بودن اکثر طرفداران این طیف

منتقد بودن نسبت به حاکمیت ایران

وی در نهایت دوره زمانی ایده آل برای انتشار چنین پیام‌هایی را ماه محرم و روزهای منتهی به روز عاشورا دانسته و می‌نویسد:

 "این زمانی است که مسلمانان شیعه بیشتر به لحاظ عاطفی، معنوی و جسمی از روایت کربلا آگاه هستند و هر گونه تلاش برای از بین بردن انتشار این پیام یا سرکوب حامیان شیرازی، تنها روایت کربلا را از اذیت و آزارهای سیاسی رژیم ایران و بازیگری آنها در نقش یزید ستمگر، تغذیه و تقویت می‌کند. "

در همین راستا، اسکات مودل، مدیر عامل گروه راپیدان (تحت نظارت کمیته امورخارجه مجلس نمایندگان)، و مشاور ارشد فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده در امور مالی مربوط به مبارزه با تهدیدات مربوط به گروه‌های تروریستی خاورمیانه و حامیان تروریسم، در گزارش خود که در تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۷ تحت عنوان آینده سیاست آمریکا در قبال ایران (The Future of U.S. Policy Toward Iran ) منتشر شد، به برنامه‌ای برای مبارزه با ایران پرداخت.

اسکات مودل

او در این گزارش که در ۵ صفحه و در قالب ۷ پیشنهاد تنظیم شده، در پیشنهاد ششم، مستقیماً و صراحتاً مقامات آمریکایی را به تلاش برای ایجاد انشقاق و تقابل در حوزه‌های علمیه شیعه دعوت می‌کند. در بخشی از این بند از توصیه‌های او آمده است:

" این موضوع باید شامل تبلیغ چهره‌های برجسته و محترم چون آیت‌الله شیرازی و امثال او باشد (که ضد آیت الله خامنه‌ای هستند) و در عراق هم باید قرائت‌هایی از اسلام شیعه که بیشتر اهل مدارا و کم‌تر اهل سیاست و نظامی‌گری هستند، تبلیغ شوند. "

با دیدن صحنه‌های عربده‌کشی و هرج‌مرج طلبی کسانی که نقاب «شیعه تنوری» بر صورت می زنند و لیکن در همه بزنگاه‌هایی که خون مسلمین و خون شیعیان به زمین می ریخت و می ریزد، سکوت و خفقان پیشه کرده‌اند و می کنند؛ با صهیونیست جماعت مشکلی ندارند و حتی از آنان تاییدیه می گیرند؛ در لندن شهروندان نمونه و قانونمند و دعاگوی «سیده الیزابت» هستند و در ذیل حکومت اسلامی، آنارشیست و عصیان‌گر؛ با اقدامات افراطی خود چون لعن شخصیت‌های مورد احترام اهل سنت، مکمل عمل سنی‌های تکفیری هستند و در نهایت هر دو از یک آبشخور(ام آی 6) خط می گیرند و...یاد بصیرت رهبر معظم انقلاب می افتیم که دست‌کم 5 سال پیش فرمودند:

" ما تشیعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم؛ این تشیعی نیست که ائمه(ع) آن را ترویج کردند و آن را خواستند. تشیعی که بر پایه ایجاد اختلاف، بر پایه‌ تمهید و صاف‌کردن جاده برای حضور دشمنان اسلام است، این تشیع، تشیع نیست؛ این انحراف است. " (بیانات رهبر انقلاب/۲۶ مرداد ۹۴)

یا سال 95، ایشان «اسلام آمریکایی» و «تشیع انگلیسی» را دو تیغه‌ی یک قیچی خواندند:

" امروز دو اراده در این منطقه با یکدیگر در تعارضند: یک اراده، اراده‌ی وحدت است؛ یک اراده، اراده‌ی تفرقه است. اراده‌ی وحدت، متعلّق به مؤمنین است؛ فریاد اتّحاد و اجتماع مسلمین از حنجره‌های بااخلاص بلند است و مسلمانها را دعوت میکنند به اینکه به مشترکاتشان توجّه بکنند؛ اگر این [طور] بشود و اگر این وحدت اتّفاق بیفتد، وضعی که امروز مسلمانها دارند دیگر به این شکل نخواهد بود و مسلمان عزّت پیدا خواهد کرد. امروز شما ملاحظه کنید از منتهاالیه شرق آسیا در میانمار مسلمان‌کشی هست، تا غرب آفریقا در نیجریه و امثال اینها؛ همه‌جا مسلمانها [کشته میشوند]؛ حالا یک‌جا به دست بودایی کشته میشوند، یک‌جا به‌ دست بوکوحرام و داعش و امثال اینها کشته میشوند. یک عدّه‌ای هم در این آتشها میدمند؛ شیعه‌ی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبه‌ی یک قیچی هستند؛ سعیشان این است که مسلمانها را به جان هم بیندازند؛ این پیام اراده‌ی تفرقه است که اراده‌ی شیطانی است؛ امّا پیام وحدت این است که اینها از این اختلافات عبور بکنند، در کنار هم قرار بگیرند، با هم کار کنند. "(بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، 7 آذر 95)

با لحاظ این هشدارهای رهبر معظم انقلاب، آیا اتفاقی است که همزمان با انتشار ویدیوی تند و سرشار از اتهام‌زنی به نظام به سبک پیام‌های روسای گروه‌های تکفیری از سوی یکی از سران اهل تسنن(که به رابطه‌ی عمیق با ریاض شهره است)، عوامل میدانی فرقه‌ی شیعه لندنی در دو شهر مقدس قم و مشهد هم فعال شده‌اند و به سبک تکفیری‌ها، درب حرم شریف را می شکنند و تهدید به آتش زدن می کنند و برای «تهران» (مرکز حاکمیت) خط و نشان می کشند؟ آیا قرار است باز هم این دو نحله‌ی افراطی تکفیری سنی و تکفیری شیعه، با دستور کار مشترک از اتاق فکر لندنی، عملیات یکدیگر را تکمیل کنند؟

منبع : مشرق نیوز

خرید کتاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

خرید کتاب سلام بر ابراهیم

وزارت خارجه آمریکا در ادامه تروریسم اقتصادی و اقدامات یکجانبه علیه فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران، اسامی پنج دانشمند مرتبط با "طرح عماد" را که وزارت تجارت آمریکا تحت تحریم قرار داده بود، اعلام کرد.

به گزارش مشرق، در حالیکه بسیاری از کشورها، موازی با درخواست مقامات ایرانی از آمریکا درخواست کرده اند تا سد راه ارسال کمک های بشر دوستانه به ایران نشده و تحریمها را لغو کنند تا سیرهای ارسال کمک های بین المللی به ایران باز شود، وزارت خارجه آمریکا همزمان تحریمهای غیر انسانی خود را با ابهانه های مختلف تشدید می کند.

بیشتر بخوانید:

پیام نوروزی دیپلمات انگلیسی با چاشنی وعده تکراری به ایران

وزارت خارجه آمریکا جزئیات جدیدی از پنج فرد ایرانی که به تازگی تحریم شده‌اند، منتشر کرد.

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، روز سه شنبه مدعی شده بود که تحریم‌های جدیدی علیه چند نفر از فعالان حوزه برنامه هسته‌ای ایران اعمال می‌شود. روز چهارشنبه ۲۸ اسفند اسامی پنج تن از این افراد توسط ایالات متحده اعلام شد:‌

عارف بالی لاشک (۱۹ سپتامبر ۱۹۶۳، نوشهر، ایران) کارشناس ارشد در «طرح آماد»
سید محمد مهدی هادوی (۲۲ سپتامبر ۱۹۶۳، تهران، ایران) ناظر پروژه در زمان اجرای «طرح آماد»
کامران دانشجو (۵ ژوئیه ۱۹۵۷، دماوند، ایران) مدیر پروژه ۱۱۱ «طرح آماد»
مهدی تهرانچی (۵ ژوئیه ۱۹۵۶، تهران، ایران) ناظر زیرپروژه ۳۰/۳ «طرح آماد»
علی مهدی‌پور عمرانی (۱۶ آوریل ۱۹۷۳، تنکابن، ایران) کارشناس ارشد در زیرپروژه ۱۱/۳ «طرح آماد»

مایک پمپئو روز سه شنبه در کنفرانس خبری گفته بود: «امروز ۹ نهاد مستقر در آفریقای جنوبی، چین، و هنگ‌کنگ به همراه سه شخص حقیقی از ایران به دلیل تلاش برای خرید و فروش و یا تسهیل تجارت محصولات پتروشیمی ایران، بزرگترین حکومت حامی تروریسم در جهان، از سوی آمریکا تحریم شدند.»

پمپئو افزود: «این تحریم‌ها همچنین سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح و رئیس آن را، به خاطر استفاده آن‌ها از منابع در اختیارشان برای سرمایه‌گذاری در نهادهای تحریم‌شده، در بر می‌گیرد.»

دولت دونالد ترامپ که در ماه مه ۲۰۱۸ میلادی از توافق هسته ای (برجام) به شکل غیر متعارف و یکجانبه خارج شد همچنان بر ادامه خط مشی فشار حداکثری بر تهران تاکید دارد و هدف آن را تغییر سیاست های ایران از جمله در منطقه می خواند.

تحریم‌های آمریکا علیه ایران و تشدید آنها هم‌زمان با همه‌گیری جهانی ویروس کرونا و افزایش قربانیان این بیماری در ایران انتقاد از دولت آمریکا را به دنبال داشته است. پیشتر دولت چین از ایالات متحده خواسته بود که تحریم‌های خود علیه ایران را در این وضعیت لغو کند

منبع : مشرق نیوز

خرید کتاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

خرید رمان طبل حلبی

جنبش مقاومت انصارالله در تلاش است کنترل قلب یمن را در دست گیرد و با پاسخی دندان شکن، ائتلاف سعودی را بار دیگر تحقیر کند.

سرویس جهان مشرق؛ پس از این که تلاش های چند روزه برای مذاکره و جلوگیری از درگیری در استان مارب نتیجه نداد و برخی قبایل به حُسن نیت و ابتکار عمل دولت نجات ملی برای پرهیز از جنگ پاسخ منفی دادند، نیروهای ارتش و رزمندگان جنبش مقاومت انصارالله عملیات گسترده ای را برای پاکسازی مناطق اشغالی این استان آغاز کردند.

عملیات رزمندگان یمنی در محورهای غرب و جنوب استان مارب از دوشنبه شب (بیست و ششم اسفنده ماه) علیه نیروهای تحت فرمان دولت مستعفی و فراری منصور هادی و عناصر مزدور ائتلاف سعودی آغاز شد.

براساس آخرین اخبار به دست آمده، در جریان عملیات رزمندگان، پایگاه نظامی «کوفل»، مهم ترین و بزرگترین مقر نیروهای منصور هادی و مزدوران سعودی در استان مارب از اشغال خارج شد و به کنترل درآمد.

به گفته منابع میدانی، نیروهای یمنی در ساعات گذشته با پاکسازی چندین منطقه و کشته و زخمی کردن دهها تن از نیروهای مزدور سعودی به ۱۳ کیلومتری غرب شهر مارب رسیدند و در آستانه یک پیروزی مهم و راهبردی قرار گرفتند.

مهم ترین هدف و راهبرد رزمندگان یمنی در این عملیات سرنوشت ساز رسیدن به شهر مارب (مرکز استان مارب) است که در ساعات گذشته با موفقیت دنبال شده و می تواند تحولات میدانی را در سراسر یمن تحت تاثیر قرار دهد.

نیروهای یمنی در روزهای گذشته با برخی قبایل، نیروهای منصور هادی و عناصر مزدور ائتلاف سعودی اتمام حجت کردند و هشدار داده بودند که کوبیدن بر طبل جنگ نتیجه ای برای آنان نخواهد داشت و فقط راه را برای آزادی شهر مارب باز می کند.

اعلام الحربی

یک منبع میدانی در گفت وگو با مشرق در پاسخ به این پرسش که چرا نیروهای یمنی و ائتلاف سعودی برای کنترل بر استان مارب پافشاری می کنند، گفت: نباید فراموش کرد که استان مهم و راهبردی «مارب» قلب یمن محسوب می شود و همین مسئله باعث شده طرفین بر موضع خود اصرار کنند.

این منبع میدانی در ادامه توضیح برای تشریح اهمیت استان مارب افزود: این استان از محور غربی حدود ۱۷۰ کیلومتر با شهر صنعاء (پایتخت) فاصله دارد و همچنین شمال و جنوب یمن را به یکدیگر متصل می کند و این بر اهمیتش افزوده است.

وی با بیان این که مطلب که استان مارب از ۱۴ بخش تشکیل شده است، تصریح کرد: این استان از محور شمال به استان الجوف، از محور غرب به استان صنعاء، از جنوب به استان البیضاء و از شرق به استان های شبوه و حضرموت متصل می شود و همین موقعیت راهبردیش را به خوبی نشان می دهد.

این منبع میدانی با توضیح این که استان مارب دروازه شرقی استان صنعاء محسوب می شود، گفت: رزمندگان یمنی با پاکسازی و تامین امنیت استان مارب، خطر نفوذ به ورودی های شرقی پایتخت را به صفر می رسانند.

مارب سرشار از منابع گازی و نفتی است و پاکسازی این استان یک کمک اقتصادی ویژه برای تامین نیازهای دولت مرکزی مستقر در صنعاء و ضربه مهلک و سنگین به نیروهای مزدور سعودی محسوب می شود؛ در صورت موفقیت کامل نیروهای یمنی، نیروگاه برق استان مارب نیز می تواند به تامین برق بخش های وسیعی از یمن کمک کند.

با پاکسازی استان مارب یک هدف نظامی بسیار مهم نیز محقق می شود و یگان های موشکی ارتش و جنبش مقاومت انصارلله راحت تر می توانند موشک های بالستیک خود را به عمق خاک عربستان و امارات شلیک کنند.

به گزارش مشرق، استان مارب حدود ۱۷ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و مناطق مرکزی و شرقی این استان بیابانی است و بخش های غربی، شمال غربی و جنوب غربی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؛ در حال حاضر نیروهای یمنی ۱۳ درصد از مساحت استان مارب را در کنترل دارند.

  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

منبع  :  مشرق نیوز

جنبش مقاومت انصارالله در تلاش است کنترل قلب یمن را در دست گیرد و با پاسخی دندان شکن، ائتلاف سعودی را بار دیگر تحقیر کند.

سرویس جهان مشرق؛ پس از این که تلاش های چند روزه برای مذاکره و جلوگیری از درگیری در استان مارب نتیجه نداد و برخی قبایل به حُسن نیت و ابتکار عمل دولت نجات ملی برای پرهیز از جنگ پاسخ منفی دادند، نیروهای ارتش و رزمندگان جنبش مقاومت انصارالله عملیات گسترده ای را برای پاکسازی مناطق اشغالی این استان آغاز کردند.

عملیات رزمندگان یمنی در محورهای غرب و جنوب استان مارب از دوشنبه شب (بیست و ششم اسفنده ماه) علیه نیروهای تحت فرمان دولت مستعفی و فراری منصور هادی و عناصر مزدور ائتلاف سعودی آغاز شد.

براساس آخرین اخبار به دست آمده، در جریان عملیات رزمندگان، پایگاه نظامی «کوفل»، مهم ترین و بزرگترین مقر نیروهای منصور هادی و مزدوران سعودی در استان مارب از اشغال خارج شد و به کنترل درآمد.

به گفته منابع میدانی، نیروهای یمنی در ساعات گذشته با پاکسازی چندین منطقه و کشته و زخمی کردن دهها تن از نیروهای مزدور سعودی به ۱۳ کیلومتری غرب شهر مارب رسیدند و در آستانه یک پیروزی مهم و راهبردی قرار گرفتند.

مهم ترین هدف و راهبرد رزمندگان یمنی در این عملیات سرنوشت ساز رسیدن به شهر مارب (مرکز استان مارب) است که در ساعات گذشته با موفقیت دنبال شده و می تواند تحولات میدانی را در سراسر یمن تحت تاثیر قرار دهد.

نیروهای یمنی در روزهای گذشته با برخی قبایل، نیروهای منصور هادی و عناصر مزدور ائتلاف سعودی اتمام حجت کردند و هشدار داده بودند که کوبیدن بر طبل جنگ نتیجه ای برای آنان نخواهد داشت و فقط راه را برای آزادی شهر مارب باز می کند.

اعلام الحربی

یک منبع میدانی در گفت وگو با مشرق در پاسخ به این پرسش که چرا نیروهای یمنی و ائتلاف سعودی برای کنترل بر استان مارب پافشاری می کنند، گفت: نباید فراموش کرد که استان مهم و راهبردی «مارب» قلب یمن محسوب می شود و همین مسئله باعث شده طرفین بر موضع خود اصرار کنند.

این منبع میدانی در ادامه توضیح برای تشریح اهمیت استان مارب افزود: این استان از محور غربی حدود ۱۷۰ کیلومتر با شهر صنعاء (پایتخت) فاصله دارد و همچنین شمال و جنوب یمن را به یکدیگر متصل می کند و این بر اهمیتش افزوده است.

وی با بیان این که مطلب که استان مارب از ۱۴ بخش تشکیل شده است، تصریح کرد: این استان از محور شمال به استان الجوف، از محور غرب به استان صنعاء، از جنوب به استان البیضاء و از شرق به استان های شبوه و حضرموت متصل می شود و همین موقعیت راهبردیش را به خوبی نشان می دهد.

این منبع میدانی با توضیح این که استان مارب دروازه شرقی استان صنعاء محسوب می شود، گفت: رزمندگان یمنی با پاکسازی و تامین امنیت استان مارب، خطر نفوذ به ورودی های شرقی پایتخت را به صفر می رسانند.

مارب سرشار از منابع گازی و نفتی است و پاکسازی این استان یک کمک اقتصادی ویژه برای تامین نیازهای دولت مرکزی مستقر در صنعاء و ضربه مهلک و سنگین به نیروهای مزدور سعودی محسوب می شود؛ در صورت موفقیت کامل نیروهای یمنی، نیروگاه برق استان مارب نیز می تواند به تامین برق بخش های وسیعی از یمن کمک کند.

با پاکسازی استان مارب یک هدف نظامی بسیار مهم نیز محقق می شود و یگان های موشکی ارتش و جنبش مقاومت انصارلله راحت تر می توانند موشک های بالستیک خود را به عمق خاک عربستان و امارات شلیک کنند.

به گزارش مشرق، استان مارب حدود ۱۷ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و مناطق مرکزی و شرقی این استان بیابانی است و بخش های غربی، شمال غربی و جنوب غربی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؛ در حال حاضر نیروهای یمنی ۱۳ درصد از مساحت استان مارب را در کنترل دارند.

  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

منبع : مشرق نیوز

خرید کتاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

کتاب خوانی

ه گزارش مشرق؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به‌مناسبت آغاز سال ۱۳۹۹، سال جدید را سال «جهش تولید» نام‌گذاری کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم
یا مقلّب القلوب و الابصار، یا مدبّر اللیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.

 نوروز امسال ما مصادف است با روز شهادت حضرت موسی‌بن‌جعفر (سلام ‌الله ‌علیه)؛ لذا مناسب است بخشی از صلوات مخصوص آن بزرگوار را در آغاز سخن عرض کنیم: اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُوسَی بنِ جَعفَرٍ وَصیِّ الاَبرارِ وَ اِمامِ الاَخیارِ وَ عَیبَةِ الاَنوارِ ... حَلیفِ السَّجدَةِ الطَّویلَةِ وَ الدُّموعِ الغَزیرَةِ وَ المُناجاةِ الکَثیرَة؛(۱) اللٰهمّ صَلّ علیه و علی آبائه و ابنائه الطّیّبین الطّاهرین المعصومین و رَحمة الله و برکاته.

 تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را و عید نوروز پُرطراوت را به همه‌ی ملّت عزیز ایران؛ بخصوص به خانواده‌های معظّم و معزّز شهیدان و به جانبازان و خانواده‌های صبور و زحمت‌کش آنها و به جهادگران عرصه‌ی سلامت که در این چند هفته خوش درخشیدند و به همه‌ی خدمتگزاران سخت‌کوشی که در شرایط دشوار، گوشه‌ای از کار را بر عهده گرفتند و با اخلاص و علاقه‌مندی و انگیزه در فضای شهر، در فضای روستا، در فضای جادّه، در فضای مرز، و در جای‌جای کشور مشغول خدمت هستند؛ به همه‌ی آنها تبریک عرض میکنم؛ عیدتان مبارک. و به روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح طیّبه‌ی شهیدان درود میفرستم.

ببینید:

فیلم/ پیام نوروزی سال ۱۳۹۹ رهبر انقلاب

 لازم میدانم تسلیت و تبریکی هم عرض بکنم به خانواده‌های شهدای سال ۹۸؛ چه شهدای دفاع از حرم، چه شهدای مرزها و در رأس آنها شهید عزیز و بزرگوار ما، شهید سردار سلیمانی و همراهانش، و شهید ابومهدی مهندس و همراهانش و همچنین شهدای حادثه‌ی کرمان، و شهدای حادثه‌ی هواپیما و شهدای سلامت، [یعنی] این کسانی که در راه خدمت به بیماران به درجه‌ی رفیع مرگ در راه خدا و شهادت در راه خدا رسیده‌اند؛ به همه‌ی خانواده‌هایشان، هم تسلیت عرض میکنیم، هم عید را و مقامات فرزندانشان را تبریک میگوییم. و معتقدیم که همه‌ی این حوادث ان‌شاء‌الله به نفع ملّت ایران تمام خواهد شد که حالا عرض میکنیم.

 سال ۹۸ برای ملّت ایران یک سال پُرتلاطم بود؛ سالی بود که با سیل آغاز شد، با کرونا تمام شد. در طول سال هم حوادث گوناگونی برای کشور و برای برخی از مردم کشور پیش آمد؛ حوادثی از قبیل زلزله، تحریمها و امثال اینها. اوج این حوادث عبارت بود از جنایت تروریستی آمریکا و شهادت سردار نامدار ایران و اسلام، شهید سلیمانی. در طول سال گرفتاری‌های مردم هم کم نبود؛ سال به این شکل گذشت؛ بنابراین سال سختی بود. لکن نکته‌ی مهم این است که در کنار سختی‌ها، سربلندی‌هایی هم در این سال وجود داشت که بعضی از آنها هم بی‌سابقه بود و ملّت ایران به معنای واقعی کلمه درخشید.

 در سیل اوّل سال، سیلِ مردم مؤمن و باهمّت، به سمت استانهای سیل‌زده و شهرها و روستاهای سیل‌زده روانه شدند برای کمک به مردم. مردم عزیز ما -از پیر و جوان- مناظر زیبایی خلق کردند و رفتند به سمت مناطق سیل‌زده، خانه‌ها را که پُر از گل‌ولای بود شستند، خالی کردند، اثاث و فرش و زندگی را برای آن مردم شستند و سختی سیل را تخفیف دادند برای مردم.

 در حادثه‌ی شهادت بزرگِ شهید عزیز ما، مردم یک حرکت عظیمی را انجام دادند؛ حضور دَه‌ها میلیونی خودشان را به رخ دنیا کشیدند. آن اجتماعی که در تهران تشکیل شد و اجتماعاتی که در قم، در اهواز، در اصفهان، در مشهد، در تبریز، در کرمان تشکیل شد، اجتماعاتی بود که به طور معمول در هیچ نقطه‌ای از دنیا به این حجم و با این شدّت و با این انگیزه انسان مشاهده نمیکند؛ در تاریخ ما هم بی‌نظیر بود. حضور مردمی و هیجان عمومی و اینکه مردم نشان بدهند به چه چیزهایی دلبسته هستند، خیلی مهم بود برای آبروی کشور و برای عزّت ملّت ایران.

 در قضیّه‌ی این بیماری اخیر، [یعنی] کرونا، فداکاری‌ها به قدری چشمگیر بود که افرادی را که در خارج از این کشور هم هستند به تحسین وادار کرد؛ در درجه‌ی اوّل مجموعه‌های درمانی؛ پزشکان، پرستاران، بهیاران، مدیران، کارکنان حول و حوش بیمارستان‌ها. در کنار اینها مجموعه‌های مردمی داوطلب، دانشجویان، طلّاب، بسیجی‌ها و عناصر گوناگون که رفتند در خدمت درمان و پرستاری از این بیماران قرار گرفتند، به یاری درمان‌کنندگان رفتند؛ همه‌ی اینها مایه‌ی عزّت و آبرو است. مجموعه‌های پشتیبانی، کسانی که کارخانه‌های خودشان را، حتّی بعضی خانه‌های خودشان را در اختیار تولید وسایل و امکانات مورد نیاز مثل دستکش یا فرض کنید که ماسک و از این قبیل برای بیماران یا برای عامّه‌ی مردم، آحاد مردم قرار دادند. مجموعه‌های خدماتی، مثل آن کسانی که رفتند درون خیابانها برای ضدّعفونی کردنِ خیابان یا حتّی نقاطی که مردم به آنها مراجعه میکنند. یا مجموعه‌هایی مثل جوانهایی که تصمیم گرفتند به افراد مسن کمک کنند، درِ خانه‌های آنها بروند، خریدهای آنها را انجام بدهند. یا آنهایی که اجناسی را تهیه کردند، مجّانی به مردم دادند؛ دستکش مجانی، ماسک مجانی. بعضی به کسبه‌ی مشکل‌دار کمک کردند؛ اجاره نگرفتند، طلبکاری‌های خودشان را به تأخیر انداختند و از این قبیل خدماتی که انجام گرفت. اینها آن زیبایی‌هایی است که در خلال حوادث سخت خودش را نشان میدهد؛ ملّت ایران، فضایل خودش را در این مجموعه‌ها، در این کارهایی که من به اندکی از آنها اشاره کردم، نشان داد. من قلباً و صمیمانه از همه‌ی آن کسانی که اشاره کردم و نام بردم تشکّر میکنم و مژده میدهم که پاداش الهی در انتظار آنها است؛ چه پاداش دنیوی و چه پاداش اخروی.

 خب، این یک آزمون دشوار بود. آزمونهای سال ۹۸، آزمونهای دشواری بود امّا غلبه‌ی بر دشواری‌ها و عبور از دشواری‌ها با روحیه، این خود موجب قدرتمند شدن یک ملّت است. یک ملّت با راحت‌طلبی و رفاه‌جوییِ محض نخواهد [توانست] به جایی برسد؛ مواجهه‌ی با مشکلات و حفظ روحیه‌ی خود در مقابله‌ی با مشکلات و غلبه‌ی بر مشکلات -که ان‌شاء‌الله این غلبه را ملّت ایران کرده است و بعد از این هم خواهد کرد- است که به ملّتها اقتدار و اعتبار میدهد.

 یک نکته‌ی دیگر هم البتّه در این حوادث هست -چه حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و امثال اینها، چه حوادث دست‌ساز بیگانه‌ها مثل تحریم و امثال اینها- که انسان را متوجّه ضعفهای خودش میکند؛ چه ضعفهای طبیعیِ خودمان، که انسان بداند جای مغرور شدن نیست، ما همه ضعیف هستیم، آسیب‌پذیر هستیم، و چه ضعفهایی که در مواجهه‌ی با حوادث، انسان به طور قهری دچار آن ضعفها میشود. ضعفهای خودمان را بشناسیم؛ انسان از غرور و از غفلت خارج بشود، متوجّه خدا بشود، از خدا کمک بخواهد. خابَ الوافِدونَ عَلیٰ غَیرِکَ وَ خَسِرَ المُتَعَرِّضونَ اِلّا لَکَ وَ ضاعَ المُلِمّونَ اِلّا بِک؛(۲) این از دعاهای ماه رجب است. فقط به درِ خانه‌ی خدا باید رفت؛ درِ خانه‌ی «دیگری» برویم، ناامید برمیگردیم؛ دست به طرف «دیگری» غیر از خدا دراز کنیم، دستمان تُهی برخواهد گشت. همه‌ی ابزارهای عالم وسایل الهی هستند، او مسبّب‌الاسباب است؛ با این اسباب باید کار کنیم، از این اسباب استفاده کنیم، امّا نتیجه و اثر را از خدای متعال بخواهیم. این هم یک نکته.

 و اما سال ۹۹، که در حال شروع شدن است. اوّلاً از خدای متعال میخواهیم که این سال را سال پیروزی‌های بزرگ قرار بدهد و به حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) که ناخدای این کشتی او است، عرض میکنیم که کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ایران را حمایت کند، کمک کند. به ملّت ایران هم عرض میکنم همان طور که در طول این سالهای متمادی -نه فقط سال ۹۸- با حوادث گوناگون شجاعانه برخورد کردند، با روحیه برخورد کردند، بعد از این هم با روحیه و با امید برخورد کنند با همه‌ی حوادث، و مطمئن باشند که تلخی‌ها خواهد گذشت، و «اِنَّ‌ مَعَ العُسرِ یُسرًا».(۳) قطعاً یُسر در انتظار ملّت ایران است؛ در این تردیدی نیست. اینکه حالا بعضی تصوّر کنند که در فلان نقطه‌ی از تشکیلاتِ کشور کم‌کاری میشود، این را هم بنده تأیید نمیکنم. ما از نزدیک شاهد هستیم، می‌بینیم؛ همه مشغولند، همه مشغول کار و تلاشند، هر کس به قدر خودش؛ مجموعه‌های علمی و تحقیقی یک جور، فعّالان اجتماعی یک جور، مسئولان دولتی و قضائی یک جور، و ان‌شاء‌الله خداوند متعال به همه‌ی این تلاشها هم برکت خواهد داد و ملّت را از این گذرگاه، با عافیت و با سربلندی ان‌شاء‌الله عبور خواهد داد.

 و امّا شعار سال. سال ۹۸ را  ما به عنوان سال «رونق تولید» معرّفی کردیم و من به ملّت عزیز ایران عرض میکنم از این شعار استقبال شد، در عمل؛ حالا در آغازِ کار، صاحب‌نظران استقبال کردند، گفتند تولید نقطه‌ی اصلی است امّا در عمل هم استقبال شد. طبق گزارشهای موثّقی که در اختیار بنده هست، تولید کشور حرکتی پیدا کرد؛ برخی از کارخانه‌هایی که راکد شده بودند و تعطیل شده بودند، به کار برگشتند؛ بعضی که زیر ظرفیّت کار میکردند، ظرفیّت خوبی پیدا کردند؛ شرکتهای دانش‌بنیان وارد میدان شدند؛ دستگاه‌های مختلف تلاش کردند و کار کردند، تولید حرکتی پیدا کرد، یک کاری انجام گرفت. مسئله‌ی پژوهش -که سرچشمه‌ی تولید، پژوهش و تحقیق است- در کشور به طور جدّی در این سال انجام گرفت که ما نمونه‌هایش را دیدیم. خب، این کارها شده است در کشور، این جور نیست که کار نشده باشد، لکن آنچه من میخواهم بگویم این است که این کاری که تا حالا شده شاید حتّی یک‌دهمِ آن چیزی که برای کشور احتیاج است نباشد. البتّه من «یک‌دهم» را از روی آمارِ دقیق نمیگویم، بلکه حدس میزنم «یک‌دهم»؛ یعنی شاید واقعاً ده برابرِ این، کار باید انجام بگیرد؛ چه کار تحقیقی، چه کار تولیدی، چه کارهای گوناگون از همین قبیل، تا رونق تولید در زندگی مردم اثر خودش را نشان بدهد.

در سال ۹۸ تولید تکان خورد، حرکت کرد و راه افتاد تا یک حدودی، لکن اثری در زندگی مردم از آن محسوس نشد. ما بایستی تولید را به جایی برسانیم که در زندگیِ مردم اثر بگذارد. البتّه مسائل اقتصادی کشور مسائل متعدّدی است -مسئله‌ی اصلاحات بانکی، اصلاحات گمرکی، اصلاحات مالیاتی، بهبود فضای کسب و کار و از این قبیل- لکن نقش تولید یک نقش یگانه و بی‌همتایی است. اگر ما بتوانیم تولید را راه بیندازیم و با توجّه به بازارِ وسیعِ خودِ کشور در داخل -اگر چه که تولید به فروش و به بازارهای خارجی احتیاج دارد، امّا ما هم ضمن اینکه میتوانیم با بازارهای خارجی ارتباط داشته باشیم، عمده‌ی بازار فروش ما داخل کشور است با این جمعیّت هشتاد میلیونی- اگر بشود تولید را ان‌شاء‌الله حرکت بدهیم و پیش ببریم، مشکلات اقتصادی قطعاً تمام خواهد شد و این تحریمهایی که کرده‌اند به نفعِ ما تمام خواهد شد؛ تا الان البتّه ضررهایی داشته لکن سودهایی هم در کنارش وجود داشته؛ یعنی ما را وادار کرده به اینکه به فکر امکانات خودمان باشیم، به فکر تهیّه‌ی لوازم زندگی و نیازهای کشور از طریق امکانات داخلی باشیم، که این برای ما خیلی مغتنم است و همین ان‌شاء‌الله ادامه پیدا خواهد کرد. پس بنابراین، ما باز به تولید نیاز داریم.

 سال گذشته گفتیم «رونق تولید»، امسال بنده عرض میکنم «جهش تولید»؛ امسال سالِ جهشِ تولید است. این شد شعار امسال؛ کسانی که دست‌اندرکار هستند جوری عمل کنند که تولید ان‌شاء‌الله جهش پیدا کند و یک تغییر محسوسی در زندگی مردم ان‌شاء‌الله به وجود بیاورد. البتّه این احتیاج به برنامه‌ریزی دارد؛ سازمان برنامه به نحوی، مجلس شورا و مرکز تحقیقاتش به نحوی، قوه‌ی قضائیّه به نحوی -قوه‌ی قضائیّه هم نقش دارد- مجموعه‌های دانش‌بنیان به نحوی. مجموعه‌های جوان و مبتکر بحمدالله در کشور زیادند و بنده در طول امسال -سال ۹۸- و سال قبل، با تعدادی از اینها نشست‌های بسیار خوب و مفیدی داشتم، آنها را از نزدیک دیدم، حرفهایشان را از نزدیک شنفتم؛ جوانهای علاقه‌مند به کار و پای کار و پُرامید و پُرنیرو و پُرانگیزه و پُر استعداد و ابتکار. اینها بحمدالله هستند؛ اینها باید همه در برنامه‌ریزی‌ها شرکت کنند و این کار با برنامه‌ریزی ان‌شاء‌الله پیش برود.

 امیدواریم که سال بر همه‌ی شما مبارک باشد و عید سعید مبعث بر همه‌ی شما مبارک باشد و ان‌شاء‌الله مشمول توجّهات الهی قرار بگیرید و ملّت ایران به طور روزافزون به توجّهات و توسلات و معنویّاتِ خود بیفزاید.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 

منبع 

منبع  

خرید کتاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

کتاب هاتو بخر

قبره قطب الدین شهر دمشق است زیرا قطب الدین سالیان اواخر عمر خویش را در این شهر به سر برده و همان‌جا در گذشته‌است.

زندگانی[ویرایش]

قطب الدین در دوران حکومت ایلخانان می‌زیست. دو وزیر بزرگ ایلخانان مغول در این دوران خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی و پسرش غیاث الدین بودند. خواجه رشید الدین به دانشمندان احترام بسیار می‌گذاشت و برای آنان ارزشی والا قایل بود به همین علت نامه‌ای را به فرزند خود، امیر علی، حاکم بغداد فرستاد و در آن نامه خواجه رشید الدین، مولانا قطب الدین رازی خود می‌داند و در آن از پسرش می‌خواهد هزار دینار پول نقد و یک پوستین سنجاب و مرکوبی همراه زین در اختیار او بگذارد. بعد از خواجه رشید الدین پسرش خواجه غیاث الدین به وزارت رسید و مانند پدرش به دانشمندان احترام فراوان می‌گذاشت.

استادان[ویرایش]  خرید کتاب

قطب الدین شاگرد قطب شیرازی و علامه حلی و شمس الدین اصفهانی بوده‌است. علامه حلی به وی اجازه روایت کتبی را که پیش او قرائت کرده داد.[۱]

آثار[ویرایش]

از آثار قطب الدین می‌توان به شرح شمسیه، المحاکمات بین شرحی الاشارات، لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار، بحر الاصداف، تحفة الاشراف، رسالة فی تحقیق الکلیات، لطائف الاسرار، شرح الاشارات، شرح الحاوی الصغیر فی الفروغ، شرح حکمة الاشراق، شرح بر قوائد الاحکام، تقسیم العلم و … می‌توان اشاره کرد.

آراء منطقی[ویرایش]

  1. از نظر او کلی طبیعی به وجود افرادش در خارج موجود است.[۲]
  2. قطب رازی رسم تام را از جمیع ماعدا تمییز تام می‌دهد و رسم ناقص را از بعضی از ماعدا تمییز می‌دهد
  3. او به تبع استادانش علامه حلی و قطب شیرازی، متأخران را در تقسیم حملیه محصوره به حقیقیه و خارجیه به نقد می‌کشد.[۴]
  4. او نیز عکس نقیض به روش قدما را می‌پذیرد و عکس نقیض به روش متأخران را لازم عکس نقیض قدما قلمداد می‌کند.[۵]
  5. وی موجبه سالبه را می‌پذیرد و برای آن تفسیر بدیعی ارائه می‌دهد.[۶][۷]
  6. قطب رازی در دفع شبهه دور در شکل اول - علم به نتیجه موقوف به علم به کبراست و علم به کبرا نیز موقوف به علم به نتیجه است - ظاهراً راه بدیعی پیموده‌است.[۸]

پانویس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

کتاب سازان

هانری کربن معتقد است فلسفه شیعی دارای حقیقتی باطنی و مخصوص به خود است و همین نکته این فلسفه را از انواع دیگر نحله‌های فلسفی جدا می‌کند. به زعم وی، نباید به راحتی فلسفه شیعی را با نحله‌های جدید فلسفی مقایسه کرد. هانری کربن می‌گوید برای اینکه رفع ابهام کند و از اختلاطی که موجب انهدام جدی این فلسفه می‌گردد جلوگیری کند، بارها مجبور شده است تا دخالت کرده و چنین افرادی را از اشتباه خود آگاه سازد. کربن برای نیل به هدفی که در نظر گرفته بود، هرگز در صدد برنیامد تا فلسفه شیعی را به طرزی با اندیشه‌های متأخر تلفیق کند تا بتواند آن‌ها را فلسفی جلوه دهد بلکه او معتقد بود اندیشهٔ فلسفی به معنای دقیق کلمه آن چیزی است که فلاسفه‌ای چون سهروردی بدان پرداختند نه آنچه که امثال هگل بیان داشته‌اند. او بیش از هر چیز سعی داشت تا از اصالت فلسفه ایرانی و شیعی دفاع نماید.

کربن معتقد است شرط لازم برای ورود به تشیع، نشستن بر خوان نعمت آن است؛ ولی مهمان یک عالم معنوی شدن، بدان معناست که سرایی در خود برایش بسازیم.[۳]

نقد و جرح فلسفه شیعی[ویرایش]  خرید کتاب

در تاریخ تشیع، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، ابوالصلاح حلبی، علامه حلی، ملا محمد طاهر مؤمن قمی، علامه مجلسی و عموم فقها و متکلمان شیعه مبانی فلسفی را رد می‌کردند و از موضع کلام عقلی و برهانی شیعه به تبیین اصول عقاید می‌پرداختند. از فقها و مراجع معاصر صافی، مکارم، وحید خراسانی، نوری همدانی در قم و سیستانی و بشیر و فیاض در نجف جریان فلسفی شیعه را مورد انتقاد قرار داده‌اند. در بیش از نیم قرن اخیر جریان منسجم مکتب تفکیک که با میرزا مهدی اصفهانی شروع می‌شود و بعد با شیخ مجتبی قزوینی، محمد رضا حکیمی و آیت‌الله سیدان ادامه پیدا می‌کند از جدی‌ترین منتقدان فلسفه می‌باشد.[۴]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

کتاب ببر ی

ا رویش اسلام در جزیره‌العرب و گسترش نفوذ آن توسط خلفا، قلمرو حکومت اسلامی به سرعت گسترش یافت. سپس به تدریج ترجمهٔ آثار برجستهٔ علمی و فلسفی به زبان عربی-به عنوان زبان مشترک تمدن جدید- آغاز شد و کتاب‌های بسیاری از فیلسوفان یونان و اسکندریه و دیگر مراکز علمی معتبر آن زمان، به عربی برگردانده شد.

بدین ترتیب نخستین فیلسوفان و متکلمان مسلمان، با افکار فیلسوفان یونان باستان و به ویژه با سقراط، افلاطون، ارسطو و فلوطین آشنا شده و به شرح و بسط آرای آن‌ها با مقداری دخل و تصرف برای هماهنگ کردن آن با اسلام پرداختند. بن‌مایهٔ اصلی فلسفهٔ اسلامی، هستی‌شناسی به سبک نوافلاطونی و نوفلوطینی و تفسیر اسطوره‌ای جهان می‌باشد.

برای نمونه تنها دو کتاب اثولوجیا و خیرالمحض حاوی همهٔ عناصر اصلی است که وارد مکتب نوافلاطونی اسلامی شده‌ است: تعالی محض مبدأ اوّل یا خدا، انتشار یا صدور اشیاء از او، نقش عقل به عنوان وسیله‌ای برای خدا در آفرینش، و به عنوان حیّز صُوَر اشیاء و مصدر اشراق بر عقل آدمی؛ موضع نفس در پیرامون عالم عقلی و حلقهٔ واسط یا «مرز» میان عالم عقلی و عالم حسّی، و بالاخره خوار شمردن مادّه از حیث اینکه پست‌ترین مخلوق صادر از واحد و پایین‌ترین پله در نردبان جهان هستی است.[۲]

مکاتب تاریخی و جریانهای مؤثر[ویرایش]

مکاتب سه‌گانه تاریخی فلسفه اسلامی:  خرید کتاب

  • مکتب مشاء
  • مکتب اشراق
  • حکمت متعالیه

جریان‌های زیر در فلسفهٔ اسلامی تأثیر بسزایی داشته که به ترتیب زمان پیدایش عبارتند از:

  1. مکتب فلسفی مشاء: در این روش فقط از استدلال و برهان عقلی و منطقی استفاده می‌شود. در این روش کوشش شده است که مرز میان فلسفه و دین حفظ شود و فیلسوف آزادانه و بی‌طرفانه به بررسی امور فلسفی بپردازد.
  2. مکاتب کلامی شیعه، معتزله و اشاعره: در این روش از استدلال و مباحثه برای دفاع از اعتقاد به اسلام و اصول اسلامی و راضی کردن طرف مقابل به پذیرش آن استفاده می‌شود.
  3. مکاتب عرفانی: در این روش از تهذیب و تصفیه نفس برای «رسیدن به حقیقت» (فعالیتی عملی) و نه کشف و معرفی حقیقت (فعالیتی علمی) استفاده می‌شود.
  4. مکتب فلسفی اشراق: در این روش هم از فکر و هم از تهذیب و تصفیه نفس برای مکاشفه (یافتن حقیقت توسط شهود عرفانی) استفاده می‌شود. هدف از این کار کشف و معرفی حقیقت است، نه رسیدن به آن.

جریان اول خالق فلسفه است. جریان‌های دوم و سوم در بیشتر موارد مخالفان سرسخت فلسفه‌اند که مخالفت‌هایشان فلسفهٔ اسلامی را وادار به تحرّک و پویایی نموده‌ است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

کتاب داران

کلمه مَشّاء به معنی راه‌رونده یا بسیار راه‌رونده است. ارسطو در پنجاه و سه سالگی پس از بازگشت به آتن مدرسه خود لیسیوم را بنا نهاد. ارسطو در هنگام تدریس معمولاً قدم می‌زد و بدین سبب «لیسیوم» به مدرسه مشائی (راه رونده) معروف گردید. به این ترتیب، پیروان ارسطو را مشائی می‌گویند و در یونانی این کلمه «پریپاتتیکوس» است. همچنین گفته می‌شود چون آنان برای کشف حقیقت متوسل به تعقل می‌شدند و فکر را به کار می‌انداختند، آنان را مشاء گفتند، یعنی مشی فکر می‌کردند.[۲]

ویژگی‌ها[ویرایش]  خرید کتاب

در فلسفه ارسطویی و مشاء بیشتر بر استدلال و برهان تأکید می‌شود، در حالی که در فلسفه افلاطونی و فلسفه اشراق علاوه بر استدلال، کشف و شهود نیز راه دارد. در روش اشراقی برای تحقیق در مسایل فلسفی و مخصوصاً حکمت الهی تنها استدلال و تفکرات عقلی کافی نیست، سلوک قلبی و مجاهدات نفس و تصفیه آن نیز برای کشف حقایق ضروری و لازم است.[۳]

تقسیم فلسفه به مشائی و اشراقی در عین اینکه یکی از تقسیمات فلسفه اسلامی است. در حقیقت پیروان ارسطو عموماً مشائی و پیروان افلاطون اشراقی نامیده می‌شوند. در وجه تسمیه مشاء اقوال مختلفی گفته شده‌است. برخی علت این نامگذاری را عادت ویژه ارسطو در تدریس ذکر کرده‌اند. گفته می‌شود ارسطو به هنگام تدریس فلسفه قدم می‌زده‌است. برخی نیز وجه آن را این دانسته‌اند که چون عقل و اندیشه این فلاسفه پیوسته در مشی و حرکت بوده فلسفه آنان به فلسفه مشاء مشهور شده‌است؛ چرا که حقیقت فکر همان حرکت به سوی مقدمات و از مقدمات به سوی نتایج است. در میان فلاسفه اسلامی کندی، فارابی، ابن سینا، خواجه نصیر طوسی و ابن رشد اندلسی از بزرگان فلسفه مشائی شمرده می‌شوند. در جهان اسلام فلسفه مشاء با نام ابن سینا شناخته و آموزش داده می‌شود.[۴]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی

کتاب رضوی

خرید کتاب

روزکی چند در جهان بودم   بر سرِ خاک باد پیمودم
ساعتی لطف و لحظه‌ای در قهر   جانِ پاکیزه را بیالودم
باخرد را به طبع، کردم هَجو   بی‌خرد را به طمع بستودم
آتشی برافروختم از دل   و آبِ دیده ازو بیالودم
با هواهای حرص شیطانی   ساعتی شادمان بنغودم
آخرالعمر چون سرآمد کار   رفتم تخم کِشته بدرودم
گوهرم باز شد به گوهر خویش   من از این خستگی بیالودم
کس نداند که من کجا رفتم   خود ندانم که من کجا بودم
دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت   یک‌موی ندانست ولی موی‌شکافت
اندر دلِ من هزارخورشید بتافت   آخر به کمالِ ذرّه‌ای راه‌نیافت

بوعلی در قطعه‌ای با این‌که به نحوی ترکِ ادبِ شرع می‌نماید، جهل و حماقت را زشت می‌شمارد؛ اما این قطعه دارای طنز دلپذیری است که بر ترکِ ادب شرع غلبه دارد. جهل و حماقتی که باعثِ حکم شرع بر تحریم می‌شود و عقلا و علما را به زحمت و رنج انداخت:

غذای روح بود بادهٔ رحیق الحق   که رنگ و بوش کند رنگ و بوی گل را دق
به رنگ زنگ زداید ز جانِ اندهگین   همای گردد اگر جرعه‌ای بنوشد بَق
به طعم تلخ چو پندِ پدر ولیک مفید   به پیش میطل باطل به نزدِ دانا حق
مِی از جهالتِ جهّال شد به شرع حرام   چو مَه که از سببِ منکرانِ دین شد شَق
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا   حرام گشته به احکامِ شرع بر احمق
شراب را چه گنَه گر که ابلهی نوشد   زبان به هرزه گشاید دهد ز دست ورق
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی مجاهدی