علی بن ابیطالب (به عربی: علیّ بن أبی طالب؛ زادهٔ ۱۳ رجب ۳۰ عامالفیل برابر با ۲۳ قبل از هجرت – درگذشتهٔ ۲۱ رمضان ۴۰ قمری) امام اول تمامی شاخههای مذهب شیعه، خلیفهٔ چهارم از خلفای راشدین اهل سنت، و پسرعمو و داماد محمد است.[۱] او فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد، همسر فاطمهٔ زهرا، و پدر حسن، حسین، و زینب است.[۲] وی از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری، کمتر از پنج سال، بهعنوان خلیفه بر خلافت اسلامی[۳] جزشام حکومت کرد. او در میان طیف وسیعی از مسلمانان از جایگاه برجستهای برخوردار است.[۴]
در کودکی به دلیل بدهکار شدن پدرش، محمد سرپرستی او را بر عهده گرفت. پس از دعوت محمد، علی در سن حدوداً ۹ تا ۱۱ سالگی از اولین ایمانآورندگان به اسلام گشت؛[۵] پذیرش دعوت او را در یوم الدار علناً اعلام کرد[۶][۷] و محمد او را «برادر و وصی و جانشین خود» نامید.[۸] گفته میشود در شب لیلة المبیت به هجرت محمد کمک کرد[۹] و محمد پس از مهاجرت به مدینه و ایجاد پیمان برادری بین مسلمانان، او را بهعنوان برادر خویش انتخاب کرد.[۱۰] او در مدینه در اغلب جنگها پرچمدار سپاه اسلام بود و به دلاوری مشهور گشت.[۱۱]
مسئلهٔ حق وی در خلافت پس از محمد منجر به شکاف اصلی میان مسلمانان و تقسیم آنان به دو گروه شیعه و سنی شد.[۱۲] محمد در بازگشت ازحجةالوداع در غدیر خم جملهٔ «هر که من ولی او هستم، این علی ولی او است» را به زبان آورد؛ اما مقصود این عبارت مورد اختلاف شیعه و سنی قرار گرفت. شیعیان بر این اساس معتقد به نصب امامت و خلافت در خصوص علی شدند و اهل سنت آن را به معنای دوستی و محبت علی تفسیر میکنند.[۱۳][۱۴][۱۵] پس از درگذشت محمد، زمانی که علی مشغول کفن و دفن وی بود، جمعی از مسلمانان در سقیفهٔ بنیساعده گرد هم آمدند و بعد از مشورت با یکدیگر دربارهٔ انتخاب جانشین او، سرانجام با ابوبکر بهعنوان خلیفه بیعت کردند.[۱۶][۱۷] علی بن ابیطالب در ابتدا از بیعت با ابوبکر سرباز زد؛ ولی سرانجام پس از شش ماه با ابوبکر بیعت کرد. علی در دوران خلافت سه خلیفهٔ اول در جنگها شرکت نکرد[۱۸] و جز در مورد انتخاب خلیفهٔ سوم فعالیت سیاسی نداشت. البته هر گاه خلفای سهگانه میخواستند، در امور دینی، قضایی، و سیاسی به آنها مشورت میداد.[۱۹]
پس از کشتهشدن عثمان، او بهعنوان چهارمین خلیفهٔ مسلمانان برگزیده شد. دوران خلافت وی با نخستین جنگهای داخلی میان مسلمانان و شورشهایی نظیر شورش ایرانیان همزمان بود. علی با دو نیروی مخالف مجزا مواجه شد: گروهی به رهبری عایشه، طلحه، و زبیر در مکه که خواهان برگزاری شورا برای تعیین خلافت بودند و گروهی دیگر به رهبری معاویه در شام که انتقام خون عثمان را خواستار بودند. چهار ماه پس از خلافت، علی در جمل گروه اول را شکست داد؛ اما سرانجام جنگ صفین با معاویه به لحاظ نظامی بینتیجه بود و در نتیجه حکمیت به لحاظ سیاسی بر ضد علی تمام شد. سپس در سال ۳۸ هجری با خوارج که قبول حکمیت توسط علی را بدعت میدانستند و بر او شوریدند، در نهروان جنگید و آنان را شکست داد.[۲۰] او سرانجام در مسجد کوفه به ضرب شمشیر یکی از خوارج به نام ابن ملجم مرادی کشته شد،[۲۱] در خارج شهر کوفه دفن شد، و بعدها حرم او و شهر نجف پیرامون مدفن او ساخته شد.[۲۲]
علیرغم تأثیر اختلافهای مذهبی در تاریخنگاری مسلمانان، منابع توافق دارند که علی شخصیتی عمیقاً مذهبی و سرسپرده به اسلام و حکومت عادلانه مطابق با قرآن و سنت بود. وی سختگیرانه وظایف مذهبی را مراعات میکرد و از متاع دنیوی دوری میجست. برخی نویسندگان وی را فاقد مهارت و انعطافپذیری سیاسی میدانند.[۲۳] به نوشتهٔ ویلفرد مادلونگ خودداری او از مشارکت در بازی جدید فریبکاری سیاسی و فرصتطلبی هوشمندانه که در زمان خلافت وی در دولت اسلامی ریشه دوانده بود، هرچند وی را از کامیابی در زندگی محروم ساخت، اما سبب شد در نظر ستایشگرانش بهعنوان نمونهای از تقوای اسلام نخستین و فاسدنشده و همچنین فتوت عربی پیش از اسلام جلوهگر شود.[۲۴] تعداد زیادی از سخنان کوتاه علی، تبدیل به بخشهایی از فرهنگ عمومی اسلامی شدهاست و نویسندگان عربزبان به فصاحت بینظیر خطبهها و سخنان علی اشاره کردهاند.[۲۵] چندین کتاب به احادیث، خطبهها، و دعاهای روایتشده از وی اختصاص یافتهاست که معروفترین آن نهج البلاغه میباشد. همچنین اشعار و نوشتههای متعدد به زبانهای مختلف در مدح و بیان جایگاه علی بخشی از ادبیات و فرهنگ دینی ملل مسلمان را تشکیل میدهد